تقدیم به همه انسان های خوب جهان ...
تقدیم به همه انسان های خوب جهان ...

تقدیم به همه انسان های خوب جهان ...

پیام هفته

باور کن هیچکس در دنیا با توانائیها و قابلیتهای تو وجود ندارد،

به توانائیهایت ایمان داشته باش و باور ناتوانی ات را از خودت دورکن ،
تو یک موجود منحصر به فردی

حسرت گذشته

مشکل ما در فهم زندگیست
لذت بردن را یادمان ندادند…!
همیشه در انتتظار به پایان رسیدن
روزهایی هستیم که زندگیمان را
تشکیل میدهند
مدرسه،دانشگاه،کار و
وزمانی که به پایان میرسیم
حسرت گذشته را میخوریم
و همیشه آرزویمان به پایان رسیدن
بهترین روزهای زندگیمان است

خداوندا…

به دل نگیر اگر گاهی

زبانم از شکرت باز می ایستد!!…
تقصیری ندارد
قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه
ذکر خیرت جاریست!!….

به حکمتش دل بسپار ...

دل بسپار ..

به آتشی که نمی سوزاند "ابراهیم" را
دریایی که غرق نمیکند "موسی" را
نهنگی که نمیخورد "یونس" را
دیگری را برادرانش به چاه می اندازند سر از خانه عزیز مصر در می آورد
و کودکی که مادرش او را به دست موجهای "نیل" می سپارد تا برسد به خانه تشنه به خونش!
آیا هنور هم نیاموختی؟!
که اگر همه عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد "نمی توانند"
پس
به تدبیرش اعتماد کن ، به حکمتش دل بسپار ،به او توکل کن و به سمت او قدمی بردار

برای بدست آوردن ،دلبستگی هایتان را رها کنید

دلبسته ی کفشهایم بودم. کفش هایی که یادگار سال های نو جوانی ام بودند
دلم نمی آمد دورشان بیندازم .هنوز همان ها را می پوشیدم
اما کفش ها تنگ بودند و پایم را می زدند
قدم از قدم اگر بر می داشتم زخمی تازه نصیبم می شد 
سعی می کردم کمتر راه بروم زیرا که رفتن دردناک بود
می نشستم و زانوهایم را بغل می گرفتم
و می گفتم:چقدر همه چیز دردناک است
چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنیایم
می نشستم و می گفتم : زندگیم بوی ملالت می دهد و تکرار
 .
می نشستم و می گفتم:خوشبختی تنها یک دروغ قدیمی است
می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم
قدم از قدم بر نمیداشتم .. می گفتم و می گفتم
.........
پارسایی از کنارم رد شد
عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت
مرا که دید لبخندی زد و گفت: خوشبختی دروغ نیست
اما شاید تو خوشبخت نشوی زیرا خوشبختی خطر کردن است
و زیباترین خطر..... از دست دادن
تا تو به این کفش های تنگ آویخته ای ....برایت دنیا کوچک است و زندگی ملال آور
.
جرات کن و کفش تازه به پا کن.شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده ای
 
رو به پارسا کردم ، پوزخندی زدم و گفتم
اگر راست می گویی پس خودت چرا کفش تازه به پا نمی کنی تا پا برهنه نباشی؟
 
پارسا فروتنانه خندید و پاسخ داد :من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بود
که هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود و
پس هر بار دانستم که قدری بزرگتر شده ام
هزاران جاده را پیمودم و هزارها پای افزار را دور انداختم
تا فهمیدم بزرگ شدن بهایی دارد که باید آن را پرداخت
 
حالا دیگر هیچ کفشی اندازه ی من نیست

لیاقت شمازیباترین پرواز است

سبک باشیم
به دور از وابستگی هاااااااااااااا
پوستین چرم زندگی سنگین است و ظاهرش زیبا
اگر حواست پرت شود گران ترینش را میپوشی همان که سنگین تر است
تو را گرفتار خواهد کرد.
سبک باشیم :راحت تر پرواز می کنیم…..مثل پر
راحت تر میخندیم
خودمان را سبک نگه داریم
یادمان باشد یک روز قرار است پرواز کنیم

پیام هفته

توانایی تو به قدرت باور تو وابسته است

اگر میخواهی کاری را با تمام توانت انجام دهی و در آن موفق باشی
باید باور انجامش با تمام وجودت حس کنی
آنگاه خواهی دید که انجام کارهای سخت و غیر ممکن
چقدر برات ساده و آسان است