سلام بر تو که گلویت، بوسه گاه پیامبر بود؛ ای خلاصه فاطمه(ع) و علی(ع)، بر ما بتاب که در تیرگی خاک، بی آفتاب یاد تو، پامال عبور روزهاییم و تنها عشق است که میتواند در تعریف تو، قد راست کند
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟
این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت کرده که گفت :
حضرت صادق علیه السلام به من فرمود کسانى را که در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا که رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مىدید به مُنادیى امر مىفرمود که در مدینه ندا مىکرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما.
ایشان مىفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.
سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مىفرمود:
از زمانى که شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا کرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى که حیات دارم ان شاء الله تعالى.
سپس مىفرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم
دوستت دارم و راهی پیش پایت
بگذارم او را به سخره گرفتی.
(یس 30)
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم
شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم
مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد، حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
I love you
Not only for what you are
But for what I am
When I am with you
تو را دوست دارم
نه تنها به خاطر آنچه هستی
بلکه به لحاظ آنچه هستم
وقتی که با تو هستم
آخرین ترانه پرنده در بهار
اولین حکایت بهار از پرنده نیست
سالها
پرنده خواند و ماند در قفس
بی که با بهار ، در کران دشت ها و باغها
همسفر شود ...
سالها ، بهار
آمد و به هر که در مسیر خویش
عشق ، هدیه داد
بی که از اسارت پرنده در قفس
باخبر شود !
دور اول انتخابات
ریاست جمهوری در ایران در حالی برگزار شد که هنوز شورای نگهبانی تأسیس نشده
بود و امر بررسی صلاحیتها بر عهده خود حضرت امام(ره) گذاشته شد. در این
دوره، ۱۲۴ نفر برای نامزدی در انتخابات ثبتنام کردند و غیر از جلالالدین
فارسی و مسعود رجوی باقی داوطلبین تأییدصلاحیت شدند. جلالالدین فارسی به
دلیل مشخص شدن اصالت غیرایرانیاش (پدر و مادر وی اصالتاً اهل هرات
افغانستان بودند) و مسعود رجوی نیز به دلیل عدمشرکتش در همهپرسی قانون
اساسی صلاحیتش رد شد. باقی داوطلبین اما در انتخابات حضور داشتند و با توجه
به انصرافیها، در نهایت در روز رأیگیری ۱۰۷ نفر با یکدیگر به رقابت
پرداختند. اولین نامزد مطرح،
ابوالحسن بنیصدر، وزیر دارایی وقت بود. دکتر حسن حبیبی، وزیر علوم
و آموزش عالی وقت، دکتر کاظم سامی سرپرست جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران،
صادق خلخالی و سیداحمد مدنی (استاندار خوزستان) نیز چهرههای دیگر این دوره
از انتخابات بودند. بنیصدر در این دوره به ریاستجمهوری انتخاب شد